به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

این توضیحات و عنوان از ویرایش قالب ، قابل تغییر است.

مکان تبلیغات شما

امکانات وب

پر مخاطب ها

    عضویت

    نام کاربري :
    رمز عبور :

    داستان الهام بخش از دوستی واقعی!
    دو دوست بودند که در یک بیابان قدم می زدند. در حالی که پیاده روی می کردند ، به یک استدلال زشت رسیدند و از عصبانیت یکی از آنها را به صورت دیگر سیلی زد. کسی که سیلی زده بود ، هرچند صدمه دیده بود ، چیزی نگفت و بی سر و صدا روی ماسه نوشت: "صدمه دیده ام زیرا امروز دوست من به صورت من اصابت کرد." آنها راه رفتن را از سر گرفتند و تا زمانی که به واحه ای نرسیدند ، راه می روند. آنها تصمیم گرفتند که در واحه حمام کنند. در حالی که آنها در حال حمام کردن بودند ، کسی که سیلی زده بود ، شروع به غرق کرد. دوست دیگر به نجات او آمد و او را نجات داد. پس از نجات ، او روی سنگ نوشت: "امروز من توسط بهترین دوست من نجات یافتم".
    دوست دیگر از او پرسید: "چرا وقتی من شما را سیلی زدم وقتی که شما را نجات می دادم روی سنگ ماسه می نوشتی؟" پس از این ، دوست دیگر پاسخ داد كه بهتر است وقتی دوست شما به شما صدمه می زند ، ماسه ماسه بنویسیم ، زیرا باد از بین می رود اما وقتی دوست شما برای شما مطلبی را انجام داد ، آن را روی سنگ بنویسید تا بتواند برای همیشه حک شود.

    اخلاق داستان
    دوست شما همیشه طرف روشن تر شما را می بیند! مهم نیست که چه دوست شما همیشه برای نجات شما باشد ، در هر شرایطی باشد!

    درسا
    28 / 12 / 1398 - 23:51
    بازدید : 222
    برچسب‌ها :

    آمار سایت

    آنلاین :
    بازدید امروز :
    بازدید دیروز :
    بازدید هفته گذشته :
    بازدید ماه گذشته :
    بازدید سال گذشته :
    کل بازدید :
    تعداد کل مطالب : 30
    تعداد کل نظرات : 0

    خبرنامه